مخاطب نوجوان با شنیدن «چگونه ابر تبهکار شویم؟» می‌آموزند که چگونه به یک فرد شرور تبدیل شود! «مایکل فرای» در این رمان جذاب داستان خانواده بدذاتی را به تصویر می‌کشد که تلاش می‌کنند فرزندشان را به یک فرد خبیث و خشن تبدیل کنند.

والدین «ویکتور» بسیار از او ناامید هستند و تصور می‌کنند ویکتور هیچ‌گاه نمی‌تواند به یک انسان شرور و بدطینت تبدیل شود. آن‌ها خیلی تلاش می‌کنند تا او را به راه‌ها و کارهای بد بکشانند اما از آن­جایی که حتی ذره‌ای بدی در ویکتور وجود ندارد هیچ‌وقت موفق به این کار نمی‌شوند.

مایکل فرای در رمان چگونه ابر تبهکار شویم! این پرسش را مطرح می‌کند که وقتی در یک خانواده، خوبی به عنوان بدی و بدی به عنوان خوبی تلقی می‌شود، خوب‌ترین ابرتبهکار جهان چه کاری باید انجام بدهد؟

روزی از راه می‌رسد و ویکتور متوجه می‌شود ابرتبهکاران و افراد شرور همچون والدین او ناپدید شده‌اند و تنها اوست که می‌تواند آنان را بیابد. او می‌فهمد که این‌گونه افراد در جنگ‌هایی مانند گلادیاتورها دستگیر یا کشته می‌شوند.

ویکتور و دوستانش با همکاری یک­دیگر و قدرت‌های فوق‌العاده‌شان، خود را برای نبرد با این تبهکاران آماده می‌کنند. با این حال ویکتور برای پیروز و قهرمان شدن در این جنگ باید کمی شرارت در وجود خود داشته باشد. آیا او می‌تواند این شرارت را در درونش بیابد؟