

کتمان
قسمت اول

کتمان
قسمت دوم

کتمان
قسمت سوم

کتمان
قسمت چهارم

کتمان
قسمت پنجم

کتمان
قسمت ششم

کتمان
قسمت هفتم

کتمان
قسمت هشتم

کتمان
قسمت نهم

کتمان
قسمت دهم
«اکبر» و «خاور»، خواهر و برادر جوانی هستند که از بیم جان و به خاطر ظلم و ستم دستگاه حکومت قاجار، مجبور به فرار میشوند. خاور باردار است و درد زایمانش شروع میشود، اما طوفان و بوران شدید آنها را سردرگم کرده و راه را گم میکنند.
صدای اذان از گلدستههای یک امامزاده در روستایی کوچک به گوش میرسد و باعث نجات آنها میشود. چند روز بعد خاور در خانه متولی امامزاده – سلامت و همسرش خدیجه – نوزادش به دنیا میآورد و نام او را محمد میگذارد.
از سوی دیگر فردی به نام «ذبیح»، مسلح و در جستوجوی اکبر است. اکبر نویسنده، شاعر و رونامهنگار است. او با دخالت متولی امامزاده از مهلکه جان سالم بهدر میبرد و میگریزد.
حالا ۲۰ سال از این ماجرا گذشته و اکبر آهنگ بازگشت دارد و حوادثی در دوران حکومت رضاشاه انتظار آنها را میکشد.