

کهکشانیها
قسمت اول

کهکشانیها
قسمت دوم

کهکشانیها
قسمت سوم

کهکشانیها
قسمت چهارم

کهکشانیها
قسمت پنجم

کهکشانیها
قسمت ششم

کهکشانیها
قسمت هفتم
«ریک» مرد جوانی که حافظهاش را از دست داده، تحت مراقبت پیرمردی به نام «مک» قرار گرفته است. او حافظهاش را کمکم بهدست میآورد و یادش میآید یک تحلیلگر فضایی بوده است و اینکه سیاره «فلورینا» در شرف نابودی است. به توصیه مک او به همراه مشاور به یک کتابخانه میرود تا اطلاعاتی کسب کند، اما در راه برگشت افرادی آنها را تعقیب میکنند و همین امر باعث میشود مشاور بهطور ناخواسته دست به قتل بزند. نانوایی که شاهد ماجراست، به آنها پناه میدهد اما بعد از مدتی متوجه میشوند او هم جاسوس است؛ از اینرو مجبور به فرار میشوند.