گربه شکاری

زمان: 00:08:42
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
گربه شکاری
خلاصه:

جوانی روستایی بود که اسب سواری و شکار را دوست داشت. او سگی داشت که بسیار ماهر بود.
جوان همیشه دست پر از شکار برمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گشت. روزی جوان، آهویی راشکار کرد اما این بار سگ شکاری نتوانست آهو را بگیرد. جوان از شکست سگش ناراحت و دلسرد شد.
جوان، گربه زیرک و باهوشی در خانه داشت با خود گفت بهتر است این گربه را برای شکار ببرم. فردا گربه اش را با خود به صحرا برد. سگ شکاری وقتی گربه را همراه صاحبش دید تعجب کرد…

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *