

گرسنگی
قسمت اول

گرسنگی
قسمت دوم

گرسنگی
قسمت سوم

گرسنگی
قسمت چهارم

گرسنگی
قسمت پنجم

گرسنگی
قسمت ششم

گرسنگی
قسمت هفتم
«گرسنی» داستان مردی در اوج بدبختی و گرسنگی را روایت میکند، که به ظاهر پیش کسی سر خم نمیکند و به اصطلاح «گدایی» نمیکند اما به واقع گدایی است «متواضع» و «فروتن» و «مودب»!!! زیرا برای رفع گرسنگیِ پیرمردی بینوا لباسش را گرو میگذارد، لقمهای از غذایش را برای پسرکی بینوا و تحقیرشده نگه میدارد، پولی را که دزدیده است به زنی میدهد و… درحالی که برای سیر کردن گرسنگیاش کیلومترها پیاده میرود تا از دوستی چند کرونی قرض بگیرد، تکمههای لباسش را برای «گرو» میکند تا با آن لقمه نانی به دست بیاورد…
موزیکهای خیلی جذابی داره ، میشه اسم موزیکی که آخرین سکانس قسمت آخر پخش میشه رو بفرمایید؟
خیلی کتاب حالی واقعن ارزش شنیدن را داشت