گریشا

نویسنده: آنتون چخوف
زمان: 00:09:46
به اشتراک گذاری:
4.86
اپیزودهای این قصه
گریشا
خلاصه:

پسربچه دو ساله‌ای به نام «گریشا» که تاکنون در محیط خانه بوده، برای اولین بار به همراه پرستارش به خیابان‌­ها و محیط اجتماع می‌رود. در این بین، اسب‌های در حال یورتمه، اجاق ترسناکی که انگار دهانش را به روی او باز کرده، جوخه سربازهای در حال عبور، گربه‌های بزرگ، سبد پرتقال و دکمه‌های براق و از این دست جزئیات تازه اطرافش را می‌بیند؛ چیزهایی که تا به امروز ندیده بود. وقتی به خاطر پرتقال­‌هایی که نگذاشتند بردارد و همچنین خرده شیشه‌های روی زمین، می‌ترسد، مردی پیش او و پرستارش می‌آید…

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (264 votes, average: 4,86 out of 5)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *