گلستان حکمت/ باب دوم / جلد اول / در اخلاق درویشان

زمان: 02:27:16
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
گلستان حکمت/ باب دوم / جلد اول / در اخلاق درویشان قسمت اول
گلستان حکمت/ باب دوم / جلد اول / در اخلاق درویشان قسمت دوم
گلستان حکمت/ باب دوم / جلد اول / در اخلاق درویشان قسمت سوم
گلستان حکمت/ باب دوم / جلد اول / در اخلاق درویشان قسمت چهارم
گلستان حکمت/ باب دوم / جلد اول / در اخلاق درویشان قسمت پنجم
گلستان حکمت/ باب دوم / جلد اول / در اخلاق درویشان قسمت ششم
گلستان حکمت/ باب دوم / جلد اول / در اخلاق درویشان قسمت هفتم
گلستان حکمت/ باب دوم / جلد اول / در اخلاق درویشان قسمت هشتم
گلستان حکمت/ باب دوم / جلد اول / در اخلاق درویشان قسمت نهم
گلستان حکمت/ باب دوم / جلد اول / در اخلاق درویشان قسمت دهم
گلستان حکمت/ باب دوم / جلد اول / در اخلاق درویشان قسمت یازدهم
گلستان حکمت/ باب دوم / جلد اول / در اخلاق درویشان قسمت دوازدهم
گلستان حکمت/ باب دوم / جلد اول / در اخلاق درویشان قسمت سیزدهم
گلستان حکمت/ باب دوم / جلد اول / در اخلاق درویشان قسمت چهاردهم
گلستان حکمت/ باب دوم / جلد اول / در اخلاق درویشان قسمت پانزدهم
خلاصه:

سعدی شیرازی در باب دوم گلستان ۴۶ حکایت نغز با موضوع اخلاق مطرح می کند و خواننده را به اخلاق گرایی دعوت می کند.

از جمله سجایای اخلاقی سعدی که آن را در کمتر شاعر و نویسنده­ای می­توان یافت، شهامت او در بیان حقایق و لحن عتاب­آمیزش در برابر حاکمان و قدرتمندان زمان و دنیاداران از خدا بی­خبر و زاهدنماهای   بی­بصر است. هر چند در میان آثار او قصایدی که به سنت شاعران ستایشگر سروده شده است، اندک نیست، اما تفاوت این مدایح با آثار مشابه در این است که سعدی برخلاف دیگر گویندگان مداح متملق، به جای چاپلوسی و مبالغه در اوصاف ممدوح، غالبا به عنوان ناصحی دلسوز و بیم دهنده، صاحبان زر و زور و تزویر را به بی­ثباتی دنیا و زوال­پذیری قدرت­های مادی و بدفرجامی ستمگران متوجه می­کند و با تازیانه هوشیاری بخش ملامت و نصیحت، به تأدیب ممدوحان خویش می­پردازد و به دینداری و خداپرستی و عدالت و نیکوکاری دعوتشان می­کند.

زاهدی مهمان پادشاهی بود چون به طعام بنشستند کمتر از آن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند بیش از آن کرد که عادت او تا ظنّ صلاحیت در حق او زیادت کنند.

ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی، کاین ره که تو میروی به ترکستان است.

گفت در نظر ایشان چیزی نخوردم که به کار آید، گفت نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید.
تا چه خواهی خریدن ای معذور / روز درماندگی به سیم دغل

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *