گیاه‌خواری

زمان: 00:19:51
به اشتراک گذاری:
4.56
اپیزودهای این قصه
گیاه‌خواری
خلاصه:

«گیاه­‌خواری» داستان کوتاهی اثر «لوسی ماد مونتگومری» است. این داستان از کتابی با نام «روی پاشنه­‌های بلند» انتخاب شده است. روی پاشنه‌های بلند مجموعه­‌ای از بیست و دو داستان عاشقانه از نویسندگان زن جهان است که چیستا یثربی به­‌خوبی این داستان­‌ها را انتخاب و ترجمه کرده است. پیش از آغاز هر داستان شرح‌حال مختصری از نویسنده داستان درج شده‌ است. بعضی از این داستان‌ها بسیار تلخ، گزنده و سیاه هستند و بعضی حال‌وهوایی عاشقانه و لطیف دارند و البته چون نویسندگان این داستان‌های کوتاه زنان هستند، ردّپای دغدغه‌های عمیق و درونی زنانه را در آن‌ها می‌توان تشخیص داد؛ دغدغه‌هایی که هر زنی در مقطعی از زمان و به فراخور شرایط زندگی خویش، یا خود آن را تجربه می‌کند و یا شاهد وقوع آن برای دوستی، عزیزی یا رهگذری تنها و خسته بوده‌ است.

در بخشی از داستان گیاه‌خوار می­‌شنویم:

«روبین» به طرف آیینه رفت و خود را برانداز کرد. به موهای صاف مشکی و کوتاه خود، چشمان آبی تیره­‌اش، صورت گرد و سفیدش، و به دهان پهن خود نگاهی انداخت که گوشه­‌هایش به­‌گونه­‌ای بود که گویی او همیشه دارد می­‌خندد. حتی وقتی غمگین است. بعد کنار پنجره رو به غروب، زیر نور مهتاب نشست. پنجره باز بود و رایحه ملایم شبانگاهی با بوی پیپ مایکل که نه ملایم بود و نه خوش­بو، ترکیب شده بود. زمانی که روبین هجده ساله بود، در دوره­‌ای به اروینگ علاقه‌­مند شد. او جذاب بود، اما تا پیش از آن‌­که دهانش را برای صحبت بگشاید. او داستان­‌های عامیانه تعریف می­‌‌کرد. بدجوری می‌­خندید و علاقه شدیدی به دست انداختن داشت. اروینگ لاف می‌­زد که در زندگی هر آنچه خواسته به دست آورده است.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (18 votes, average: 4,56 out of 5)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *