یه روز که هزار روز نمیشه

نویسنده: سهیلا خدادادی
زمان: 02:04:36
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
یه روز که هزار روز نمیشه قسمت اول
یه روز که هزار روز نمیشه قسمت دوم
یه روز که هزار روز نمیشه قسمت سوم
یه روز که هزار روز نمیشه قسمت چهارم
یه روز که هزار روز نمیشه قسمت پنجم
خلاصه:

«فرشاد» که کارگر یک کارواش است و نوجوانیِ پر از شرارتی داشته، در نامه­ای به چهار دوست خود قول و قرارهایی را که بیست و پنج سال پیش با هم بسته بودند، یادآوری می‌کند.

در بیست اردیبهشت سال ۱۳۷۰ فرشاد به همراه «امیر»، «سعید»، «محسن» و «بهنام» با هم قرار می‌گذارند که بیست اردیبهشت سال ۱۳۹۵ ساعت هشت هم­دیگر را ببینند و همان کارهایی را انجام بدهند که بیست و پنج سال پیش انجام می‌دادند. حال هر کدام از این دوستان که مقامی دارند، از رفتن به محل قرار طفره می‌روند، اما دلیل اصلی خود فرشاد است که شخصیت خشن و ناجوری دارد.

آن­ها با اصرار فرشاد و یادآوری خاطرات شیرین گذشته قبول می­کنند در محل قرار حاضر شوند. دوستان قدیمی، برخلاف میل باطنی، راس ساعت هشت در روز مقرر با همان لباس­های بیست وو پنج پیش سر قرار حاضر می‌شوند، اما نگران از این­که فرد آشنایی آن­ها را بشناسد.

در این بین فرشاد با یک ماشین کروکی قرمز آخرین مدل نزد آن­ها آمده و از دوستانش می­خواهد سوار ماشین شوند و این تازه آغاز ماجراهای این پنج نفر است.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *