

یک آرزو
بهاره تک دختر خانواده است که منتظر است، تا وام همسرش علی درست شود تا بتوانند عروسی کنند پدر بهاره به علی میگوید که سعی و تلاشت را بیشتر کن تا بتوانی به قولت عمل کنی و هر جور شده سریعتر یک خانه اجاره کن و به سر خانه و زندگیتان بروید در همین اوضاع به علی از بانک زنگ میزنند و به او مژده میدهند که برنده یک دستگاه آپارتمان در سعادت آباد شده و این موضوع او را خوشحال میکند و فکر میکند به آرزویش رسیده که اتفاقاتی را رقم میزند.