





«یک اتفاق مسخره» نوشته نویسنده مشهور روس «فئودور داستایوفسکی»، داستان جذاب و پر تعلیق مردی اشرافزاده با درجه نظامی بالا را روایت میکند که در یک مهمانی حاضر شده اما همه او را به چشم انسانی خودشیفته و فخرفروش نگاه میکنند. نویسنده در این رمان به نقد جامعه نابرابر روسیه و نظام ارباب-رعیتی در آن دوران پرداخته است.
یک اتفاق مسخره درمورد سه مرد نظامی است که در خانه یکی از آنها مهمانی مفصلی فقط برای خودشان تدارک دیدهاند. آنها در آن دورهمی در مورد مسائل مختلفی صحبت میکنند و به این نتیجه میرسند که کسانی که دارای جایگاه بالای اداری هستند باید به کارمندان و زیردستان خود احترام بگذارند. ماجرا تا جایی ادامه پیدا میکند که بین آنها بحثی شدید درمیگیرد و با دلخوری آن جا را ترک میکنند.
یکی از آنها «ایوان ایلیچ» نام دارد که دغدغه تساوی بین زیردستان و خودشان را دارد و در این میان تصمیم میگیرد برای اثبات عقاید خود به مراسم عروسی یکی از کارمندانش برود. هدف او از این کار این است که به آنها نشان دهد تفاوتی بین آنها وجود ندارد و میتوانند با یکدیگر نشستوبرخاست کنند. اما مهمانی آنطور که او تصور میکرد پیش نمیرود و همه کسانی که در آن جا حضور دارند به چشم دیگری به او نگاه میکنند.