ماجرای من و اردشیرخان گرازدست

نویسنده: محسن قصابیان
زمان: 02:54:29
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
ماجرای من و اردشیرخان گرازدست قسمت اول
ماجرای من و اردشیرخان گرازدست قسمت دوم
ماجرای من و اردشیرخان گرازدست قسمت سوم
ماجرای من و اردشیرخان گرازدست قسمت چهارم
ماجرای من و اردشیرخان گرازدست قسمت پنجم
ماجرای من و اردشیرخان گرازدست قسمت ششم
ماجرای من و اردشیرخان گرازدست قسمت هفتم
خلاصه:

«فرامرز» به عنوان سرباز معلم با تحصیلات علوم دامی به روستای «چمن لاله» می‌رود و قرار می‌شود تا با تلاش اهالی آنجا، یک روستای نمونه بسازند؛ اما وقتی می‌خواهند ساختن شرکت تعاونی را آغاز کنند، با مخالفت «اردشیر گرازدست» روبه‌رو می‌شوند و بلوایی برپا می‌شود. درنهایت هم اردشیرخان به خاطر دلخوری از اهالی، با گله اش به صحرا می‌‌رود که خلوت کند و دور از روستا باشد.

فرامرز هم که بابت آشنایی با «ماهرخ خانم»، دختر «کدخدا رئوف» و برادرزاده اردشیرخان، دل در دلش نیست، می‌خواهد هرجور شده دل اردشیرخان را به دست بیاورد تا بتواند شرایط خواستگاری را فراهم کند. بالاخره دست تقدیر باعث می­شود فرامرز به روستا بیاید و ببیند دختر کدخدا در همان دانشگاهی که وی درس خوانده، دانشجو است و او نیز علوم دامی می‌خواند. فرامرز راهی صحرا می‌شود تا هر طور شده اردشیرخان را راضی کند که برگردد.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *