انگار در می زنند

3.32
اپیزودهای این قصه
انگار در می زنند قسمت اول
خلاصه:

«عماد» و «پیمان» مستأجران تازه «قدیانی» یک نامه تهدیدآمیز دریافت می‌کنند که متعلق به مستأجر قبلی است و گویا کشته شده است. قدیانی تصمیم دارد به پلیس زنگ بزند. ولی آنها از او خواهش می‌کنند تا پول پیش خانه آنها را بردارد و بگذارد تا بروند.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (116 votes, average: 3,32 out of 5)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *