
- تاریخ انتشار: فروردین ۲۴, ۱۴۰۰
- نویسنده: کارل چاپک
- گوینده: نمایشنامه
- ژانر: روایی
- زمان: 00:22:12
- در یکی از شب های تابستان ویک و همسرش مینکا به جزیره ی اِستِرل رفتند. آنجا خیلی شلوغ بود و آنها مجبور شدند سر میزی بنشینند که مردی از قبل آنجا نشسته بود. مینکا قوطی کرم را از کیفش درآورد و در همین لحظه کاغذی از کیفش به زمین افتاد. مرد کاغذ را برداشت و به او داد،
برگ فروش
بازدید: