سرفه در کنسرت

نویسنده: هاینریش بل
4.31
اپیزودهای این قصه
سرفه در کنسرت قسمت اول
خلاصه:

پسر خاله‌­ام «برترام» به آن گروه از بیماران عصبی تعلق دارد که در کنسرت­‌ها بدون کوچک‌­ترین سرماخوردگی ناگهان شروع به سرفه کردن می­‌کنند. ابتدا با صاف کردن ملایم و تقریباً دوستانه سینه آغاز می­‌شود که بی شباهت به کوک کردن یک آلت موسیقی نیست و بعد آهسته و آرام تقویت گشته و با استدلالی جانفرسا مانند انفجار پارس سگی می­‌گردد، طوری­‌که موی بانوی نشسته در ردیف جلو مانند بادبان سبکی به تکان می‌­آید.

برترام بر طبق حساسیت‌­اش وقتی موزیک آهسته نواخته می­‌شود بلند سرفه می­‌کند و وقتی‌­که موزیک بلند نواخته می­‌شود سرفه­‌هایش آهسته‌­تر می­‌گردد. در واقع او با وسیله­‌ای ناخوشایند یک کنترپوان ناموزون می­‌سازد. و چون دارای حافظه­‌ای عالی­‌ست و بر پارتیتورها تسلط دقیقی دارد، برای من بی­‌سواد تقریباً مانند رهبری آهنگدار به کار می‌آید.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (94 votes, average: 4,31 out of 5)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *