پنجره باز

4.63
اپیزودهای این قصه
پنجره باز قسمت اول
خلاصه:

دیوید که تازه از مطب روان‌پزشک به خانه آمده بود، به حرف‌های او فکر می کرد. خواهرش به دیدار او آمد و از حال او پرسید. دیوید گفت قرار است به دهکده ی سَن ژِرمَن برود و به توصیه‌ی پزشک، دو هفته ای را در آنجا استراحت کند.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (71 votes, average: 4,63 out of 5)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *