چشم بصیرت

3.51
اپیزودهای این قصه
چشم بصیرت قسمت اول
خلاصه:

رئیس کاروان از نوچه اش میخواهد مرد ژنده پوش و برهنه پا را از همسفر شدن با کاروان منصرف کند که مبادا در میان راه طاقت نیاورد و نتواند ادامه دهد و کاروان از دیگر کاروانان عقب بماند …

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (129 votes, average: 3,51 out of 5)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *