گل بادكنكی

نویسنده: سپیده خلیلی
زمان: 00:07:56
به اشتراک گذاری:
2.89
اپیزودهای این قصه
گل بادكنكی
خلاصه:

ملکه کوچولو منتظر شد تا همه‌‌ی زنبورها بروند تا خودش تنها برای پیدا کردن گل به صحرا برود.
زنبور کوچولو از بوی گل‌های تکراری خسته شده بود. او یک بادکنک دید و سعی کرد تا با او دوست شود، چون فکر می‌کرد که او یک گل تازه است.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (9 votes, average: 2,89 out of 5)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *